موسیقی ایرانی با تاریخچه چند هزارساله خود، دارای سیستم فواصل منحصر به فردی است که آن را از دیگر مکاتب موسیقی جهان متمایز میسازد. هسته اصلی این تمایز، وجود ربع پردهها و فواصل میکروتونال است که در موسیقی غربی معادلی ندارند. این ویژگیهای خاص، نتنویسی موسیقی ایرانی را با چالشهای اساسی مواجه کرده است، چرا که سیستم استاندارد نوتنویسی غربی قادر به نمایش دقیق این فواصل ظریف نیست.
مشکل زمانی پیچیدهتر میشود که به سراغ سازهای اصیل ایرانی مانند تار میرویم. ساز تار با پردهبندی خاص خود، دارای فواصلی است که گاهی تا چند کما با فواصل استاندارد موسیقی جهانی تفاوت دارد. این تفاوتهای ظریف، باعث میشود که نت تار نه تنها نیاز به دقت بالا در ثبت داشته باشد، بلکه باید بتواند این ظرافتهای کوک و فواصل را نیز به درستی منتقل کند.
نتنویسی برای موسیقی ایرانی به ویژه برای ساز تار و به خصوص شخصیتی مانند جلیل شهناز، تنها به معنای ثبت نتها نیست، بلکه باید بتواند حالات اجرایی، ظرافتهای مضراب و حتی تاثیر انگشتگذاری بر صدا را نیز ثبت کند. اینجاست که اهمیت توسعه سیستمهای نتنویسی بومی برای موسیقی ایرانی آشکار میشود.
موسیقی ایرانی و چالشهای نتنویسی: از ربعپردهها تا حسِ لحظه
۱. موسیقی ایرانی؛ جهانی از ظرافتهای نانوشته
موسیقی ایرانی با پیشینهای هزارساله، بر پایهی فواصل ربعپردهای و حالات اجرایی منعطف بنا شده است. برخلاف موسیقی غربی که بر پایهی فواصل نیمپردهای (۱۲ صدایی) استوار است، موسیقی ایرانی از فواصلی مانند دستگاهها و ردیفهای موسیقی بهره میبرد که نیاز به ثبت دقیقتری در نتنویسی دارد.
۲. تغییر تمپو؛ هنری نانوشته در موسیقی ایرانی
در موسیقی ایرانی، تغییر تمپو (سرعت اجرا) بر اساس حال و هوای قطعه و احساس نوازنده، امری طبیعی و حتی ضروری است. برای مثال، در چهارمضراب ماهور اثر استاد جلیل شهناز، شاهد نوساناتی در سرعت اجرا هستیم که بر زیبایی اثر افزوده است. این در حالی است که در موسیقی غربی، تمپو معمولاً ثابت و دقیقاً مطابق با نتنویسی اجرا میشود.
۳. کوک حسی؛ تفاوت بنیادین با موسیقی جهانی
کوک سازهای ایرانی مانند تار، سهتار و کمانچه، اغلب بر اساس گوش نوازنده و حس او به فاصلهها انجام میشود و ممکن است با کوک دیاپازون (۴۴۰ هرتز) تفاوتهای ظریفی داشته باشد. این امر باعث میشود نتنویسی برای این سازها با چالشهای بیشتری همراه باشد.
۴. موسیقی ایرانی؛ موسیقی حال و احساس
موسیقی ایرانی بر پایهی حال و احساس لحظهای خلق میشود و نوازنده در اجرا، آزادی عمل زیادی دارد. این در حالی است که موسیقی غربی بر پایهی روابط ریاضیوار، هارمونی و قوانین ثابت بنا شده و اجرا معمولاً دقیقاً مطابق با نتنویسی انجام میشود.
۵. استاد جلیل شهناز؛ نماد هنر کوک و ظرافتهای نانوشته
جلیل شهناز به عنوان یکی از برجستهترین نوازندگان تار، با گوش دقیق و حس موسیقایی فوقالعادهای که داشت، توانست پردهبندی ساز خود را به گونهای تنظیم کند که حتی تفاوتهای چند کما در فواصل نیز رعایت شود. این ظرافتها، باعث گرمی و جذابیت منحصر به فرد صدای ساز او شد.
۶. پردهبندی تار؛ چالشی برای نتنویسی
ساز تار دارای پردههایی است که بر اساس حس شنیداری نوازنده کوک میشوند و ممکن است در اجرای هر نوازنده، کمی متفاوت باشد. این امر باعث میشود نتنویسی برای تار نیاز به دقت و ظرافت بسیار بالایی داشته باشد.
۷. میکروتونها؛ عاملی برای پیچیدگی در نتنویسی
وجود میکروتونها (فواصل کوچکتر از نیمپرده مانند کرن ها) در موسیقی ایرانی، یکی از اصلیترین دلایل دشواری در نتنویسی است. برای ثبت دقیق این فواصل، گاه از نشانههای کمکی در نتنویسی استفاده میشود، اما این نشانهها نیز نمیتوانند به طور کامل ظرافتهای موسیقی ایرانی را منتقل کنند.
۸. نیاز به سیستم نتنویسی بومی
با توجه به پیچیدگیهای موسیقی ایرانی، به نظر میرسد توسعهی یک سیستم نتنویسی بومی که بتواند فواصل ربعپردهای، تغییرات تمپو و حالات اجرایی را به دقت ثبت کند، ضروری است.
۹. تأثیر فناوری بر نتنویسی موسیقی ایرانی
امروزه با کمک نرمافزارهای نتنویسی پیشرفته، میتوان تا حدی به ثبت دقیقتر موسیقی ایرانی نزدیک شد، اما هنوز هم حس و حال اجرا بخشی است که تنها از طریق شنیدن و تجربه کردن قابل انتقال است.
هنر نانوشتههای موسیقی ایرانی و نقش پیشگامانی چون شهناز
موسیقی ایرانی با پیشینهای غنی و ویژگیهای منحصر به فردش، همواره چالشهای قابل توجهی را در زمینه نتنویسی و ثبت اصولی ایجاد کرده است. وجود ربع پردهها، تغییرات دینامیکی لحظهای و حسّی بودن اجرا، باعث شده که نتوان به سادگی این موسیقی را در قالب سیستمهای مرسوم نتنویسی جهانی جای داد. برای حفظ اصالت و ظرافتهای این هنر ارزشمند، نیازمند توسعه روشهای دقیقتر ثبت و آموزش هستیم.
در این میان، استادانی چون جلیل شهناز با گوش موسیقایی دقیق و حسّ هنری بینظیر خود، نشان دادند که موسیقی ایرانی فراتر از چهارچوبهای خشک تئوریک است. شیوه نوازندگی شهناز با تمام ظرافتهایش در کوک و اجرا، به ما یادآوری میکند که بخشی از این هنر، همواره در لحظه و با احساس نوازنده خلق میشود و نمیتوان آن را به طور کامل در قالب نتنویسی گنجاند.
سایت شش دانگ با درک همه ی این پیچیدگیها و ظرافتها، اقدام به نتنگاری دقیق تعدادی از قطعات اصیل موسیقی ایرانی کرده است. این آثار که با مطالعه و بررسی اجراهای استادان بزرگی مانند شهناز تهیه شدهاند، میتوانند منبع ارزشمندی برای هنرجویان، نوازندگان و پژوهشگران موسیقی ایرانی باشد. هدف از این کار، نه محدود کردن هنر موسیقی ایرانی، که ارائه یک راهنمای دقیق برای درک بهتر این هنر اصیل و کمک به پیشبرد تئوری موسیقی ایرانی است.